شاید چون ...
دوستت دارم
مامان همه مردم عالم هستی دلم میخواست میدیدمت اما دیدنت برا من مقدور نیست چون من خیلی کوچیک تر از این حرفام
خیلی روزا باهات دردو ودل کردم خیلی حرفا زدم وخیلی حرفا می زنم
تو با محبتی تو بهترینی
دوست دارم باهات حرف بزنم
عشقم من امسال تاریخ عروسیم رو تعیین کردم .۱۹و۲۰مهرماه
باید بدونی من شوهرم خیلی دوست دارم.اعتقادم به این هست که تو وبابام علی(ع)برام دعا کردید
یادم میادتو روزای مجردیم همیشه ازتون میخواستم تو مهم ترین تصمیمم تنهام نذارید .
فکر کنم زمانش رسیده که ازتون تشکر کنم
ازتون ممنونم

به هر حال من آخرین آپ پیرمرد وپیرزن رو خیلی دوست دارم![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
جواب سلام را با علیک بده ،
و
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار ...
مطمئن باش هر جوابی بدهی
یک روزی
یک جوری
یک جایی
به تو باز می گردد ...
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :
بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :
آری من مسلمانم
جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :
چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !!!
سخن روز : به اروپا رفتم اسلام بود مسلمان نبود ، به ايران آمدم همه مسلمان بودند ولي اسلام نبود!!! سيد جمال الدين اسد آبادي
وارد مدرسه که شدم جیغ وداد وتبریک محبت بچه ها فضا رو پر کرد
شاخه های گل با ذوق واحترام وتواضع خاصی به سمتم آمد .
صدای بلند بچه ها که میگفتن روزت مبارک.
احساس عجیبی بود .نشاط بچه ها متعجبم کرده بود.احساس کردم آنها در حین این که سعی دارند با روزت مبارک هاشون ابراز محبت کنند دنبال یک ورق شادی تو مدرسه خودشون هستند
کاش مدارس ما یک مکان شاد بود...
من به عنوان یک معلم میگم در مدارس مسائلی رو دیدم که کاش نمی دیدم .مشکلات فرهنگی ـاخلاقی واجتماعی...
باید عنوان کنم که ضعف فرهنگی حاکم تنهادلیلش سیستم آموزش نیست چرا که خود مردم تلاشی در این زمینه نمی کنند.
باور کنید اگر هزار بار دولت ووزیر وطرح های بنیادین کشوری تلاش کنه که سیستم رو عوض کنه .تا همت عمومی وتلاش مردم نباشه هیچ دگرگونی صورت نخواهد گرفت
با این وجود امید وارم که تغییر مدارس به ۶.۳.۳کمکی به مدارس کشور عزیزم ایران کنه
وقتی توی اهواز قدم می زنم احساس می کنم چقدر مردم شهر های بزرگ اسیر بزرگی شهر هستند وچقدر تنها
باور نمی کنید آنجا احساس میکنم توی شهر شلوغی هستم واسیر شلوغی آنجا
الان دارم از خاقانی واشعارش میخونم یه قصیده داره درباره زندانی شدنش .وقتی به اهواز ومردمش فکر می کنم احساسم مثل آن قصیده میشه

و



راستی تعجب نکنید اگر این مدت تو وبم از این کار ها ببینید![]()
همش از این نقطه به آن نقطه رفتم
دوستت دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن!
دوستت دارم چون تو ارزش دوست داشتن را داری!
دوستت دارم چون تو نیز مرا دوست می داری!
دوستت دارم همچو طلوع خورشید در سحر گاه عشق!
دوستت دارم همچو تکه ابرهای سفیدی که در اوج آسمان آبی در حال عبورند!
دوستت دارم چون تو رو میخواهم و تو نیز مرا میخواهی!
دوستت دارم از تمام وجودم ، با احساس پر از محبت و عشق!
دوستت دارم بیشتر از آنچه تصور می کنی!
دوستت دارم ، همچو رهایی پرنده از قفس و پرواز پر غرور او در اوج آسمان ها ،
همچو امواج دریا که آرام به کنار ساحل می آیند و آرام نیز به دریا می روند ، همچو
غنچه ای که آرام آرام باز می شود و گل می شود ، همچو اواخر زمستان که شکوفه
های بهاری باز می شوند !
دوستت دارم همچو چشمه ای در دل کوه که آرام جاری می شود بر روی زمین و
تبدیل به آبشاری می شود که از دل کوه سرازیر می شود!
دوستت دارم همچو مهتابی که شبهای تیره و تار را با حضورش پر از روشنایی میکند!
دوستت دارم همچو باران ! بارانی که تن تشنه دنیا را جان میدهد و می شوید !
دوستت دارم چون چشمانت این حقیقت قلبم را باور دارد !
دوستت دارم ، چون تو آخرین امید زندگی منی ، و لیاقت این دوست داشتن را داری!
دوستت دارم تا حدی که قلبم و احساسم ظرفیت این ابراز دوست داشتن را نسبت به
تو داشته باشند!
دوستت دارم ، چون با باوری عمیق در قلب من نشستی و مرا هدف و امید زندگی
خود قرار دادی!
دوستت دارم چون از زندگی ودنیا گذشته ای تا با من بمانی !
دوستت دارم چون نگذاشتی حتی یک قطره اشک از چشمانم سرازیر شود!
دوستت دارم چون که یاری ام میکنی تا از این سیلاب زندگی به راحتی عبور کنم و
خودم را در دشت آرزوهایم همراه با تو ببینم!
دوستت دارم فراتر از باور یک رویا و فراتر از باور یک حقیقت!
دوستت دارم ، چون با اطمینان و اعتماد کلید قلب سرخ و پر از عشقت را به من دادی!
دوستت دارم چون که با احساس پر از صداقت قلم سردم را بر روی کاغذ زندگی
میکشم و این شعر و ترانه ها را برایت می سرایم!
مجنونم از مجنون عاقل تر ، و دیوانه ام از فرهاد عاشق تر!
نگاه به قلب کوچک و پر از درد من نکن که همین قلب یک دنیا عشق و محبت در آن
نهفته است!
نگاه به چشمهای آرام و خسته من نکن ، این چشم یک دنیا اشک در آن است!
نگاه به چهره پریشان من نکن ، این چهره عاشق چهره تو می باشد!
ما تو زندگیمون همیشه دنبال معجون خنک آرامشیم ولی هر چی جلو تر میریم بیتر اسیر مکشلات میشیم وزندگی ونگرانی های آن پر رنگ تر می شه
دوست دارم صادق باشم
امروز که دارم این پست رو میزارم احساس می کنم دارم از زمان درس خوندنم می گیریم واز وقتی که میتون برا همسرم بزارم
زندگیم بی نهایت سخت شده وشیرین
من این ترم ۱۳واحد گرفتم که هر کدوم به جرئت میگم صاحب پیکری تنومند هستند
هفت پیکر نظامی
اشعاری از خاقانی
روش تحقیق وارائه یک تحقیق در حد پایان نامه
جلد ۲مثنوی نوشته کریم زمانی
دو نامه متن عربی از نهج البلاغه ومقامات حریری
دستورزبان تاریخی ودستور زبان فارسی معاصر
رساله قشیری وهمچنین کتاب کشف المحجوب و...
دیگه خودتون قضاوت کنید چه احوالی دارم
تازه بهتر خرید جهیزیه و نگرانی برای بقیه کارهام رو هم بگم
با این وجود هر از گاهی دلم برا تمام دوستای نتیم تنگ میشه
دوستایی که با حرفاشون بار سنگین خستگی رو از روی دوشم بر میدارن آنها با سلامشون شادم می کنند وبا پست هاشون دلگرمم
واقعا این رو از ته قلبم میگم تمامتون رو دوست دارم
شاید آن روز که سهراب نوشت زندگی اجباری است
دلش از غصه حزین بود و غمین
حال من می گو یم
زندگی یک در و دروازه و دیوار که نیست
که نشد بال زدو پرواز کرد
زندگی اجبار نیست
زندگی بال و پری دارد و مهربان تر از مهتاب است
تو عبور خواهی کرد
از همان پنجره ها
با همان بال و پر پروانه
به همان زیبایی
به همان آسانی
زندگی صندوقچه ی اصرار پرستو ها نیست
زندگی آسان است
بی نهایت باید شد تا آن را یا فت
زندگی ساده تر از امواج است
پس بیا تا بپریم
وتا شبنم آرامش صبح
تا صدای پر مرغان اقاقی بال و پر باز کنیم
تا توانیم که ازاول آغاز کنیم و تا نهایت برویم








